واژهی Fvg را میتوان اختصار شدهی سه کلمهی Fair Value Gap معرفی کرد که به معنای شکاف ارزش منصفانه میباشد. این شکاف به این مورد اشاره میکند که قیمت یک دارایی که میتواند سهم، ارز، کالا یا غیره باشد، در کمتر یا بیشتر از ارزش واقعی در شرایط معامله قرار گرفته است.
بسیاری بر این موضوع معتقدند که Fvg مهمترین مفهوم در معاملات پرایس اکشن میباشد که برخی معاملهگران تحلیل تکنیکال نتوانستهاند دانش کافی در خصوص آن کسب کنند.
اما در واقع میتوان fvg را با ساختاری ساده معرفی نمود که قابلیت تشخیص بسیار آسانی بر روی نمودارها دارد. از سوی دیگر هم دارای دو کاربرد، یکی در نقطه ورود و دیگری به عنوان تارگتی برای قرار دادن حد سود میباشد که در ادامه بیشتر در این خصوص توضیح خواهیم داد.
چگونه FVG را در نمودار مشخص کنیم؟
همانگونه که در مقدمه اشاره شد، ایجاد FVG را میتوان در گاهی مواقع که نقدینگی در بازار با کاهش مواجه شده است، مشاهده کرد. شاید دلیل استفاده از واژهی Gap در نامگذاری ان نیز رخ دادن همین شکافها باشد. وقتی صحبت از شکاف میکنیم، نه این که واقعا در روی نمودار یک شکاف یا فضای خالی را بین دو کندل رؤیت کنید. به عبارت دیگر شما کندلی را خواهید دید که دارای بدنهی حجیمی است که در نتیجهی یک روند شکل گرفته و دلیل اغلب موارد، کم شدن نقدینگی بازار میباشد.
اگر بخواهیم بر روی یک نمودار نسبت به تشخیص FVG اقدام کنیم، راحتترین مراحل به قرار زیر است:
- در روی نمودار دقت کنید تا کندلهایی با بدنهی حجیم یا بزرگ را بر روی آن بیابید.
- به کندل قبل و بعد آن نگاه کنید و آنها را نیز مشخص نمایید
- اگر در حالت صعودی باشید میبایست، High کندل ابتدایی و Low کندل پس از کندل بزرگ یا به عبارتی سومی را با دو خط علامت بزنید و به سمت راست امتداد دهید. اما اگر در شرایط نزولی قرار دارید بایستی Low کندل نخست و High کندل سوم را بر روی نمودار معین کنید.
- فاصله میان دو خطی که رسم کردید را میتوان FVG نامید.
به همین آسانی توانستید یک FVG را روی نمودار تشخیص دهید. فقط توجه داشته باشید که در یک نمودار میتوان FVG فراوانی را مشخص کرد.
طبقهبندی FVG براساس تفاوت ارزش منصفانه
- Undervalued FVG
این نوع FVG به دارایی اشاره دارد که قیمت ان، پایینتر از ارزش منصفانه باشد. در چنین شرایطی قیمت میتواند در مراحل بعد افزایش داشته باشد تا این ناکارآمدی را به تعادل برساند. در تحلیل تکنیکال، یک کندل نزولی بزرگ FVG را نشان میدهد.
- Overrated FVG
این نوع FVG به دارایی اشاره دارد که قیمت ان بیشتر از ارزش منصفانه باشد. برای این مورد باید قیمت کاهش یابد تا ناکارآمدی بازار را به تعادل برساند. در تحلیل تکنیکال، یک کندل صعودی بزرگ FVG را نشان میدهد.
در واقع عملکرد FVG همچون یک آهنربا میباشد که میخواهد همواره تعادل را برقرار کند. به همین جهت در زمان عدم تعادل، قیمت سعی میکند با پر کردن منطقه FVG این تعادل بازگردد.
چگونگی استفاده از FVG در ترید
اگر یادتان باشد گفتیم که fvg دارای کاربرد دوگانهای است یعنی هم تعیین نقطه ورود و هم در تعیین حد سود میتوان از آن بهره برد. خب مشخص شد که شما به عنوان یک تریدر این امکان را دارید که از هر دو حالت استفاده نمایید. اما مهم است بدانید که هر کدام از این کاربردهای fvg به تنهایی برای معاملات کافی نیستند. در واقع هنگامی که آن را با دیگر ابزار ترکیب کنید میتوانید به سیگنالهای ورود و خروج دست پیدا کنید.
کاربرد اول: سیگنال ورود براساس FVG
هنگامی که ارزش یا قیمت به نقطهی fvg برسد، در واقع میتوان آن را یک نقطه ورود بالقوه نامید. در این بخش، شما هستید که انتخاب میکنید با توجه به آن اقدام به ترید نمایید یا خیر. در هر صورت میبایست نشانهای از تایید برای ورود به معاملات بیابید که در اصطلاح به آن تریگر ورودی گفته میشود. با توجه به این که تریگر ورودی میتواند براساس هر موردی باشد، شما حتی قادر خواهید بود از یک الگوی کندلی برای آن بهره ببرید.
به عنوان نمونه فرض کنید، قیمت به یک fvg صعودی مواجه شده، در این حالت شاهد یک Pin Bar صعودی خواهید بود که میتواند تریگر ورودی به حالت خرید باشد. یا در مقابل اگر قیمت به یک FVG نزولی رسید، میتوان ساختار CHoCH را برای گرفتن تریگر ورودی مشاهده کرد.
برای عضویت رایگان در کانال سیگنال فارکس به صفحه مربوطه مراجعه کنید.
کاربرد دوم: استفاده از FVG به عنوان تارگت
چنانچه قیمت در قسمت پایین یک FVG نزولی و یا اگر در قسمت بالای یک FVG صعودی واقع شد، این امکان فراهم است که از آن تحت عنوان تارگت قیمتی نیز بهرهگیری کنید. این ذهنیت همواره برای تریدرها وجود دارد که قیمت به سوی گپهایی که هنوز پر نشدهاند همچون FVG باز خواهد گشت تا آنها را پر نماید. با این وجود شما تضمینی نخواهید داشت که یک FVG حتما پر شود. در شرایطی که حتی مطمئن باشید که FVG مورد نظر میتواند پر شود، زمان مشخصی برای آن نمیتوان تعیین نمود.
پس بهتر است در هنگام استفاده از FVG جهت بازگشت قیمت به سمت آن، به هیچ عنوان به حدس و گمان تکیه نکنید.
میپرسید پس در این شرایط چه میتوان کرد؟
به بیانی ساده، هنگامی این امکان را دارید که از یک FVG به عنوان تارگت قیمتی استفاده نمایید که از راه سیگنالهای تکنیکالی دیگر وارد بازار شده باشید. از دیگر مواردی که برای FVG به عنوان تارگت قرار بگیرد، این است که به شکلی کامل، پر شده یا حداقل بیش از نیمی از آن پر شود و در مرحله بعد دچار بازگشت قیمت گردند.
سخن پایانی:
در این مطلب تلاش بر این بود که اطلاعات جامعی را در خصوص FVG، نوع کارکرد و نحوه شناسایی آن را، به صورت واضح و ساده عنوان کنیم. همچنان تاکید ما بر آن است که در هنگام استفاده از FVG همچون دیگر ابزارهایی که برای تحلیلهای تکنیکال به کار برده میشوند، نهایت دقت را داشته باشید. بهرهگیری بدون دقت و بررسی میتواند ضرر و زیان برای شما به همراه داشته باشد. پس سیگنالهای تأییدی را در زمان استفاده به خاطر داشته باشید.